توی شهری که یک روز پر می شد از عطر خدا

نفسای کسی که رد میشد از کوچه ما

حالا امروز میانو خونمو اتیش میزنن

 تو روتوی کوچه ها روی زمین می کشیدن

 داره بارون می باره دستات

دیگه جون نداره کوچه

 پراز نامحرمه برگرد

 که از حاشیه چادر تو خون میباره

چرا داری از خدا مرگتو خواهش میکنی

 وقتی زیردستو پا منو نوازش میکنی

اگه یک بار دیگه پاشدی از روی زمین

اشک بی تابی روتو غیرت این چشما ببین

 چه شب تاری شده زخمام

همه کاری شده کارم

تموم شد تا دیدم جای

 ردخون تو که روی زمین جاری شده

 داره بارون می باره دستات

دیگه جون نداره کوچه

 پراز نامحرمه برگرد

که از حاشیه چادر تو خون می باره

توی کوچه میارن جونمون رولبمون

پاشو تا اروم بشه گریه های زینبمون

این نامردا که نموندن زیر دین منو تو

چه بلایی میارن سر حسین منو تو

 بذار اتیش بگیرم کاشکی

همین جا بمیرم زهرا

 حلالم کن اگه رفتم

که دیگه بی تو از این خونه بیرون نمیرم

(اه خانوم جان)

 داره بارون می باره دستات

 دیگه جون نداره کوچه

پراز نامحرمه برگرد

که از حاشیه چادر تو خون می باره

 ناله یا فاطمه در حرم افتاد

وای وای وای مادرم افتاد

خونه رو اتیش میسونه

 بابا رو دشمن میکشونه

 کاشکی تو برگردی دوباره توی خونه

 ناله یا فاطمه در حرم افتاد

وای وای وای مادرم افتاد

لشکر نامرد مرد تنها

نعره دشمن اه بابا

مدینه امده برای،تماشا

اشک خدا میچکه بانفس باد

 وای وای وای وای مادرم افتاد

 ناله یا فاطمه در حرم افتاد

 وای وای وای مادرم افتاد

تموم کوچه ناله میکنند اگه

تو زخم هاتو نشون بدی

میمیره مرتضی اگه تو اخرش

میون کوچه جون بدی

عرش خدا پر از ناله و فریاد

 وای وای وای وای مادرم افتاد

ناله یا فاطمه در حرم افتاد

وای وای وای مادرم افتاد

میرسد از اسمان ناله و فریاد

اه اه اه مادرم افتاد

بوی گل یاس در وزش باد

وای وای وای مادرم افتاد