گفتم به چاه ای همه شب همدم علی

امشب مباش منتظر مقدم علی

هر شب صدای غربت او بُد به گوش تو

امشب تویی و زمزمه ماتم علی

مسجد خموش مانده و گلدسته ها غریب

محراب کوفه شسته شده از دم علی

یک لحظه تیغ امد ویک لحظه تمام شد

عمر علی و درد علی و غم علی

یک عمر بود محرم دلها ولی نبود

جز چاه های کوفه کسی محرم علی

کعبه، به کوفه رو کن و حج وصال ببین

محراب خون گرفته شده از زمزم علی

هم ناشناس امدو هم ناشناس رفت

عالم نیافت یک خبر از عالم علی

دشنام بودو زخم زبان بودو خنده بود

برالتیام زخم درون،مرهم علی

از لطف و کرامت مولا بعید نیست

مالک شود غبار ره عالم علی