یاد ایامی که ما دل داشتیم...

در سرای یار منزل داشتیم...

حسرت آن روزها را می خورم...

در میان کاروان عشق محمل داشتیم...

باز می گویم که درد من همین است ای حبیب...

یاد ایامی که ما دل داشتیم...

سال ها این کودک احساس من...

زیر باران های اشک من نشست...

آقا....

من تو رو آسان نیاوردم به دست...

در دل آتش نشستن کار آسانی نبود...

دیده را بر اشک بستن راه آسانی نبود...

چون سپند اندر دل آتش نشستن ای صنم...

کار آسانی نبود...